نویسنده: دکتر شمسالحق آرینفر
استاد برهان الدين رباني، بیتردید بزرگترین دانشمند دين وعرفان، اديب و نويسنده، متفكر وبيدارگر، مجاهد آگاه، سياستمدار توانا، رهبر خبير و مبتكر سده معاصرافغانستان است.
استاد آثار وافكاري را عرضه كرد كه براي نسل امروزين آب حيات است ومايه نجات.
توليد فكر و خلق آثار بر محور ارزشهای متعالی جهانی و دینی، استاد را تمايز ویژه بخشیده است.
آثارو افكار استاد را مي شود:از زواياي: محتوي، موضوع، ساختار و قدرت ادبي به شناسايي آورد. همچنانكه محور های اندیشه استاد را با موضوعات : اسلام شناسي، مبارزه، آزادي و ازادگي میشود تبیین بخشید.
1- محتوي
محتوا، مفهوميست ناگفته، كه ازموضوع بيرون مي تراود. محتوا درحقيقت مفهوم ، بيان و رمزيست كه از فراسوي موضوع مي تابد. موضوعي را در رابطه به فقر مي خواني؛ نبود عدالت اجتماعي كه محتواي آن نبشته ا ست، از پس منظر آن چهره مينماياند.
بيان و نوشته هاي استاد، درهرزمينه وهر موضوعي كه عنوان شده-حتي درباره محيط زيست – محتواي ويژه وخاصي را دنبال مینمايد. ازآن شمار است اين مفاهيم.
- بيدار گري و آكاهي بخشي مسلمانان غفلت زده و جوانان خوابيده درمرتع عياشي و هرزگي و ناباوري.
- معرفي روح واقعي دين و تجهيز جوانان به سلاح ايمان و اعتقاد پيراسته وناب اسلامي و رد شبهات و خرافات و اوهام ازسويي و تحريف دين از سوي ديگر.
- رد وابستگي، ذلت پذيري و تبليغ استقلاليت و آزادگي انسان
- ستايش ازادي واستقلال و نفي اسارت وذلت و بردگي
اين ويژگي ها روح و محتواي تمام اثار استاد را بر مي تابد… استاد اگر درموضوع خانواده سخن دارد يا جوانان، زن، قانون، شهيد ويا …، محور اساسي وجانمايه سخنش ، آگاهي ، معرفت واقعي دين ، آزادي وآزادگيست. استاد علم را براي علم ويا دين را براي منفعت نمي شناسد؛ بلكه درراه دين جانبازي ميكند تا ازآلايش منزه بماند. وارزشهاي زندگي و ازادي وآزادگی پايا باشد..
- موضوع
استاد عالم دين وسياست و اجتماع است. اما به گونهی يك متفكر و انديشهورزاسلامي. اصول دين و سياست و اجتماع را تشريح نمیكند كه از اين علوم نجات بشريت را جستجو مي كند و رستگاري نوع انسان را سراغ دارد. چند ويژگي را بر ميشماريم:
بزرگترين عالم دين: آموزش پيهم علوم ديني در مدرسه، دانشگاه، تحصيل در بزرگترين دانشگاه دينی جهان الازهر، و نبوغ وظرفيت بزرگ ذهني، توان و تبحري را درعرصه علوم ديني به آستاد بخشيده بود كه سخن آخر را هميشه او ميگفت.تسلط استاد برقران وحديث به پيمانه ي بودكه با قران سخن مي گفت. يا آيت وحديث را مياورد ويا به اسثتناد مفاهيم قراني سخن میگفت. مطلبي كوچكي را در۶ صفحه قطع جيبي ميخوانيد كه با 11 آيت قراني مستند گرديده است. بقيه نيز يا حديث است ويا روايات و شرح ايات واحاديث (رباني، بي تا :15-21). اين نشان مي دهد كه استاد با قران سخن مي گويد.
اثر هاي چون: تشريح عقايد معتزله، اصول بحث وتحقيق ازنظر اسلام، اصول تربيت دراسلام و… اثاريست كه تبحر علمي استاد را بر میتابد.
متفكر اسلام: استاد به عنوان يك متفكر اسلامي، هميشه فكر و انديشه جديد ارائه میكرد، بن بستها را میشكست و راه جديد را میگشود. اصلا بحران ها وبن بست هاست كه نيازرهبر ورهبري را مسلم مي سازد. درمسايل ديني واسلامي استاد هميشه مطابق به شرايط زمان، نظريه ابتكاري ارائه مي كرد وسخن روز را میگفت:
گفتند: دين جوابگوي نياز هاي امروزين بشر نيست، استاد به عنوان متفكر جهان اسلام، اين تعريف رااز دين ارائه كرد:
- دين عبارت است از يك سلسله اصول ثابت، اجتهاد متحول و فقه متغيير. (رباني ، 1390: 44)
و در پيوند با سير تغيير و تكامل جوامع بشري اظهار داشت: - فرهنگ تغيير درفرهنگ اسلامي، جزئي از ارزشهاي ديني وجزئي از اسلوب تفكرات فرهنگي ،فقهي و ديني ماست. (رباني، 1390: 45)
- دعوت به سوي خدا ج، اعلان جنگ عليه همه نيروهاي طاغوتي و جاهلي است. همين كه مسلمان به دعوت مي پردازد،همه كنگره هاي ظلم به لرزه افتاده، جباران ستمگر وعياشان تباه كار … ازارتكاب هيچ جنايتي دريغ نمي كنند.(رباني، بي تا: 28)
كتابهاي: تيوري سياسي اسلام، اسلام و كمونيزم، نشانههاي راه دراين مسير به نگارش و بيان امده است.
سخن تحول آفرين:
آثار و نبشتههاي استاد تحول افرين است… شرح جامع ومدلل مسايل درآثار استاد، خواننده را منقلب مي كند. در كتاب «محمد نخستين مربي …» زندگاني حضرت پيامبر ص و چهار يار كبار چنان طرح گرديده است كه هر كافري را به حقانيت دين و پذيرش ان معتقد مي سازد. جا دارد اين كتاب به ساير زبانها نيز ترجمه شود. همنگونه است كتاب های پيغام شهيد، آموختني هاي درمسيرانقلاب اسلامي ، پيغام شهيد، داود خان درگذشته ننگين ،حاضرجنايت بار و مستقبل هولناك، فاجعه 26 سرطان و…..
. اسلام درعصر پيامبر وصحابه ، عمر قسي القلب را فاروق اعظم ساخت و چوپاني را عبدالله بن مسعود وبزرگترين فقيه ومفسر كرد وعرب بدوي را به جايي رساند (حاطب بن ابي بلتعه ) كه امپراطور مصر گفت : توحكيمي وازنزد حكيم مي آيي . سخن وبيان استاد دربيان روح اسلام چنين اثر گذاري را داشت بر خوابيدگان زمان .
جامع علوم : استاد تنها عالم علوم اسلامي نه ، كه برعلوم انساني واجتماعي زمانش مسلط بود. ازهمين رو وقتي اصول واساساتي را دراسلام بيان مي كند به گونه ي تطبيقي ، نگاهي بر اساسات ساير مسلك ها و فلسقه ها نيز دارد.
زماني كه از اسلام اوردن عمر رض سخن دارد مي گويد ، داستان ايمان آوردن او روشن ترين دليل است بر اعجاز قران و منطق كوبنده يست كه تفسير مادي تاريخ ،تحولات را در افكار ، محصول تغيير شرايط اقتصادي مي داند. (رباني،1390: - آنهايي …..كه زنجير ها را شكستند و گردن ها را ازاد كردند.. . ازچه زماني چنين وچنان كردند…آيا نيرو هاي توليد ونهاد هاي اقتصادي زمان ، اوشان را به اين فكر واداشت وباعث ايجاد چنان جنبش وجهشي گرديد.؟(رباني، 1390: 18)اين ياد كرد ها اشاره هايست به ماترياليزم تاريخي وماترياليزم ديالكتيكي كه نشان مي دهد، نگارنده به فلسفه ها وانديشه هاي اجتماعي،اقتصادي وفلسفي زمان مسلط است وبه گونه ي تطبيقي از آنها سخن دارد.
ايجاد خود آگاهي : خود آگاهي و تلقين وترزيق اين امر درجان وروان جوانان وخوابيدگان زمان، جانمايه اساسي آثار استاد است.. ايجاد خود آكاهي رسالتيست كه پيامبران به دوش داشتند. آگاهان امروز، به پيروي از پيامبران ،مي خواهند ،نسل خوابيده را به خود آگاهي برسانند . استاد درهر زمينه ي كه سخن گفته ويا نوشته ، اصل بيدارگري و خودآگاهي را مدنظر داشته است : تيوري سياسي اسلام، نشانه هاي راه ،چه نوع مبارزه، يادي از غلام محمد نيازي ،استقلاليت انقلاب ، نشانه هاي راه ، همه سخنراني ها .و. … برهان بين اين مدعاست. .
اسلام : در روزگار استاد، اسلام مظلوم تر ازهر روزگارديگر بود: خطركمونيزم، خطر ليبراليزم، خطربيگانگي مردم از روح دين، خطر دكانداران دين. استاد رسالت خويش مي دانست تاهم اصول اساسي دين را تبيين بخشد وهم دسايس و توطئه هاي منكران و دين وبه دنيا فروشان زمان را ، پاسخ گويد : كتاب «محمد نخستين مربي وآموزگار بشريت »، «ترجمه ي جز اول في الظلال»، «اصول تربيت دراسلام»، «اسلام و كمونيزم»، «اصول تربيت دراسلام »، تيوري سياسي اسلام، نمود هاي اين اصل است.
بيان دايره المعارفي
سخن ونبشتههاي استاد، عصاره ي تمام خرد ودانش وتجربه واگاهی مرديست كه عمري رادرتحصيل دانش و در سياست ومبارزه نظري وعملي سپري نموده است. نبشتههاي استاد با آبات ، احاديث ، روايات ، نقل قول بزرگان دين ودانشيان جهان، مقولات وشعر عربي وفارسي مستند گرديده است. تمام ابعاد يك موضوع را بيان كرده وانسان را بي نياز از مراجعه به ساير منابع مي سازد. اغلب نكاتي كه درسخن ونبشته هاي استاد امده ، نو وبديع است.كشف ويافتي است ازمتون ديني و از اجتماع . باري دردوره حاكميت دولت اسلامي ، انورخان جكدلك رئيس اولمپيك ، ورزش كاران را درتالار راديو گرد اورده بود واستاد براي انها سخنراني داشت. درآن صحبت استاد دهها آيت وحديث وروايت اسلامي را درباره ي ورزش ذكر نمود كه نشنيده بوديم وتماما براي جامعه ما نو بود.
وقتي استاد از دعوت منظم ودر داخل تنظيم صحبت مي كند ، در4 صفحه كوچك وقطع جيبي ، به 7 ايت آسماني استناد مي نمايد. . سخنانش تطبيقي است به گونه ي كه ديگر نويسندگان كمتر به آن توفيق يافته اند: مسلمانان امر به معروف مي كنند(آل عمران 110) و منافقان امر به منكر(توبه ، 67).
3- استقلاليت وآزادگي: تكيه برآزادگي واستقلاليت جهاد ، امري بودكه استاد ازنخسين روزهاي جهاد افغانستان برآن تاكيد كرد و متوجه آن بود. درحالي كه بسياري ها فقط به كمك ها مي انديشيدند و متوجه وابستگي هاي بعدي ومصائب آن نبودند. استاد راهيان جهاد ومبارزه را هوشدار داد. و رساله «استقلاليت انقلاب » را نوشت كه سخنش درتاريخ مسجل گشت. درآن رساله از غير وابستگي و خطر رهبر تراشي هاي اجانب و استفاده فرصت طلبان، كه دل شان باحسين و شمشير شان با يزيد است ، سخن گفت. درآن رساله مي خوانيم:
«وابستگي انقلاب ها تنها در مرحله پيروزي باعث انحراف انقلاب ومانع پياده شدن آرمان والاي انقلابيون (نمي شود)، بلكه درهمه مراحل باعث ضربت زدن بر انقلاب ودرهم كوبيدن آن مي گردد.»(رباني ، 1393: 29)
«وابستگي در اشكال وانواع آن فاجعه آورترين پديده ي تاريخ است. وابستگي هاي ذهني، سياسي ، فرهنگي، اقتصادي ، دردناكترين بدبختي ها را گريبانگير جوامع وملل وابسته مي سازد»(رباني ، 1393 : 55)
ودراين روند از سه نوع وابستيگي در ان روزگارياد مي كند كه باتاسف امروز هرسه نوع آن دركشورما مشهود است:
وابستگي از راه عمال مزدور، از راه احزاب و موسسات وابسته ، ازطريق قوانين ونظامات كشوري(رباني ، 1393: 59)
نكته ي جالبي كه استاد عنوان نموده ا ست و امروز نمود هاي انرا مي نگريم: از خود بترسيم ، ازتهمت تهمتگران نترسيم. از خود بترسيم كه ازاسلام منحرف نگرديم. عمر فاروق فرموده : پيش از اين كه ديگران ازشما حساب بگيرند ، خود را مورد محاسبه قرار دهيد. (رباني ، 1393: 14)
سخن از استقلاليت انقلاب كه امروز مصائب آنرا مي نگريم ، به تنهايي مي تواند برهان قاطع وگواه روشني باشد، بر روح آزاد و رهبري داهيانه استاد درهمه عرصه .
4-آزادي ومبارزه : روزگار استاد ، مصادف به زماني بودكه افغانستان ازسيطره ي معنوي، غيرمستقيم ومستقيم اجانب رنج مي برد. استاد برخلاف كساني كه وضعيت را توجيه ويا با استعمار واستثمار سازش مي كردند، سخن ازآزادي و استقلال واز مبارزه گفت. از اين رو آزادي وآزاديخواهي ، يك ركن بيان و انديشه استاد را تصاحب كرده است.
درنبشته ها وبياناتش وقتي از مبارزه سخن دارد ، به عنواان الگو از مبارزه و مشكلات حضرت ابراهيم ، موسي ، عيسي وحضرت محمد ص ياد مي نمايد .همچنان تكاليف بلال ، خبيب ،صهيب و عمار را ذكر مي كند و باد اور مي گردد: مبارز بايد صبور وبا تدبير باشد. دردعوت انتظار احترام را نداشته باشد.. مبارز بايد عالم،صاحب شخصيت كامل و قناعت وجداني باشدو به اصول مبارز آگاه باشد.(رباني ، 1363:)
دررابطه به ماهيت مبارزه اسلامي مي گويد: مبارزه ي اسلامي يك مبارزه ي رهبري شده است كه هوا وخواهش هاي نفس مسير انرا تعيين نمي كند. پيروي هوا و هوس دراسلام عنوان «شرك » را داشته وعامل فساد وتباهي شناخته شده است.(رباني ، 1363: 34)
درپيوند با كساني كه از روي هوس وبدون هدف درمسير مبارزه رفته اند، مي گويد «آنهايي كه بي خبرانه هوس مبارزه مي كنند به هواي قدرت دم از جهاد مي زنند … بي هدف به هركه مي تازند… با صادركردن فتواي كاذبانه سند گنهكار بودن ديگران را امضا مي كنند… ازجهالت و ناداني ،هم به خود جفا كرده وهم به عقيده وفرهنگي كه به آن ارتباط دارند. درعمل آنها سند محكوميت نهضت اسلامي را فراهم كرده …مسلمانان را درانظار جهانيان ، عناصر جاهل ونادان وبي درك معرفي خواهند كرد».(رباني ، 1363: 43-44) مصداق اين سخن را درجهان امروز ، درعمل طالبان ، القاعده ، داعش و تروريست هابه تماشا بنشينيد.
5- نثر والا و پيراسته و اديبانه : استاد معاني والا را دراشكال عالي بيان كرده است. نثر استاد رباني آراسته وپيراسته وخالي ازهر نوع حشو وزويد است. نگارش وبيان استاد ، استادانه واديبانه است. - صلابت و رسايي: دراين زمينه حرفي باقي نيست كه سخن ونبشته استاد ، يا آيات قران كريم و حديث نبويست ويا مفهوم ومعني وشرح وبيان آن. ويا سخنيست كه بحري را دركوزه ريخته وجهاني را درجمله ي ادا كرده است: « افغانستان را درتاريخ «ديوار صلح» وبه تعبير اقبال «قلب اسيا» وبه حرف انگليس، حدفاصل درميان استكبار روسي واستعمار سياه انگليسي ، لقب داده اند».(رباني ، 1390: 2)
- بيان اديبانه : به پژوهشگران سعادت ، به دنباله روان موكب نور وفضيلت ، به پيروان قافله سالار علم و هدايت، به علاقمندان رهايي از فريب آباد نكبت ،مذلت ، انحطاط ومسخ شخصيت ، به همه آنهايي كه براي نجات از مرداب آلودگي ها ي شرگ كهن و نو درجستجوي راه فلاح اند.(رباني ، 1390: 14)
- آناني كه چون مرغان گم كرده اشيان، گاهي برشاخي وزماني برشاخه ي ديگر ، بي قرار وپرزنان پايين وبالا مي جهند. اگر آماج صيادي نگردند؛ سنگ كودكي بال پرشان را مي ريزاند.(رباني، 1393: 50)
- درميان صخره هاي حادثه خيز ، درميان كوخ هاي رنج آشناو كلبه هاي محقر، روزي نيست كه صدها دهقان محروم وكارگر جفا ديده ، كودك معصوم ، پيران بي دفاع ، زنان شرافتمند افغان توسط بمباردمان …به خاك وخون نغلتند.(رباني ، 1393 : 133)
- آنجا كه تبليغ نتواند از در هاي بسته عناد و گمراهي نفوذ كند وحجت و دليل برصخره هاي غرور ، بي اثر ماند و دعوت به مقاومت دشمنانه ي باطل رو به رو گردد… جهاد مسلحانه نكردن ابلهي و جهالت است .(رباني ، 1393: 21)
- پرمحتوا وعاري اززوايد: هوشياري در مبارزه اين است كه مسلمان ابتكار عمل را در دست دشمن ندهد وساعت صفر را توسط او تعيين نكند و خودرا هدف و آماجگاه اذيت و آزار او قرار ندهد و به نام انقلابي مرتكب اعمال سفيهانه نشود و دست خالي درپنجه دشمن تسليم نگردد. (رباني ،1393: 42)
- تعابير نو ادبی و سياسي : عناصر جبون وبزدلي كه به فقدان بودجه عقل ومنطق دچار اند (رباني ، 1393:52 )
- آنهايي كه چون كور خيز بي جا زده ، به نام انقلاب اسلامي طريق نامقدسي را انتخاب مي كنند. (رباني ، 1363: 44 )
- دشمنان فرومايه كه دسايس شوم شان جز جال عنكبوتي بيش نيست. (رباني ، 1363: 52 )
- مزدوران دستوري استعمار و جيره خواران محفل استبداد . (رباني ، 1363: 52 )
اتهام خاينانه ي حلقه به گوشان استبداد و پاي كوبان محفل ارتجاع . (رباني ، 1363: 54 )
درفرجام مي شود گفت: استاد افكار وانديشه هاي اسلامي وآزادي خواهي و طرح ونظريات بكر وداهيانه را ،درزيبا ترين شكل ، درراستاي مبارزه عملي و جهاد ، با محتوي نجات ورهايي ميهن وملت ودين ، بيان داشته است.استاد عالم اكادميك علوم دين ، متفكر اسلام ، سياست گر نظريه پرداز ، آزاده و ايثارگر و مجاهد و مبارزعملي وانقلابي بود.دانشمندي كه همتايش درفكر وعمل وانديشه ، كمتر سراغ مي گردد.
منابع :
- رباني ، استاد برهان الدين (1390) خط رهبر(مجموعه ي سخنراني ها) . كابل : جلد 1 . نشر مركز تدوين آثار رهبر شهيد
- رباني ، استاد برهان الدين (1389) خط رهبر(مجموعه ي سخنراني ها) . كابل : جلد 2 . نشر مركز تدوين آثار رهبر شهيد
- رباني ، استاد برهان الدين (1390) محمد ص نخستين مربي و آموزگاربشريت . كابل : نشر مركز تدوين آثار رهبر شهيد
- رباني ، استاد برهان الدين (بي تاريخ) آموختني هاي درمسير انقلاب اسلامي . كابل : نشر مركز تدوين آثار رهبر شهيد
- رباني ، استاد برهان الدين(1390) قيام توفنده درقلب كشور . كابل : نشر مركز تدوين آثار رهبر شهيد
- رباني ، استاد برهان الدين (1392) خط رهبر . كابل : جلد 3 . نشر مركز تدوين آثار رهبر شهيد
- رباني ، استاد برهان الدين (1393) سكوت وحشتناك . كابل : . نشر مركز تدوين آثار رهبر شهيد
- رباني ، استاد برهان الدين (1393) چه نوع مبارزه. كابل : . نشر مركز تدوين آثار رهبر شهيد
- رباني ، استاد برهان الدين (1393) استقلالبت انقلاب . كابل : نشر مركز تدوين آثار رهبر شهيد