“بازتاب درست رویدادها، تحلیل بی‌طرفانه، گفتگوی سازنده”

جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
  • صفحه اصلی
  • خبر
    • خبر خارجی
    • خبر داخلی
    • خبر ورزشی
  • گزارش
  • دیدگاه
  • تحلیل و یاد داشت
  • فرهنگ و هنر
    • فرهنگ
    • داستان
    • سینما
    • شعر
    • موسیقی
  • کتاب
    • کتاب‌خانه
    • معرفی کتاب
  • گفتگو
  • مقاله
    • تاریخ
    • جامعه و اقتصاد
    • سیاست
    • فرهنگ
    • فلسفه و روشنگری
  • ویدیو و پادکست
  • درباره ما
  • حقوق بشر
    • ویژه زنان
  • تماس با ما
فهرست
  • صفحه اصلی
  • خبر
    • خبر خارجی
    • خبر داخلی
    • خبر ورزشی
  • گزارش
  • دیدگاه
  • تحلیل و یاد داشت
  • فرهنگ و هنر
    • فرهنگ
    • داستان
    • سینما
    • شعر
    • موسیقی
  • کتاب
    • کتاب‌خانه
    • معرفی کتاب
  • گفتگو
  • مقاله
    • تاریخ
    • جامعه و اقتصاد
    • سیاست
    • فرهنگ
    • فلسفه و روشنگری
  • ویدیو و پادکست
  • درباره ما
  • حقوق بشر
    • ویژه زنان
  • تماس با ما
  • صفحه اصلی
  • خبر
    • خبر خارجی
    • خبر داخلی
    • خبر ورزشی
  • گزارش
  • دیدگاه
  • تحلیل و یاد داشت
  • فرهنگ و هنر
    • فرهنگ
    • داستان
    • سینما
    • شعر
    • موسیقی
  • کتاب
    • کتاب‌خانه
    • معرفی کتاب
  • گفتگو
  • مقاله
    • تاریخ
    • جامعه و اقتصاد
    • سیاست
    • فرهنگ
    • فلسفه و روشنگری
  • ویدیو و پادکست
  • درباره ما
  • حقوق بشر
    • ویژه زنان
  • تماس با ما
فهرست
  • صفحه اصلی
  • خبر
    • خبر خارجی
    • خبر داخلی
    • خبر ورزشی
  • گزارش
  • دیدگاه
  • تحلیل و یاد داشت
  • فرهنگ و هنر
    • فرهنگ
    • داستان
    • سینما
    • شعر
    • موسیقی
  • کتاب
    • کتاب‌خانه
    • معرفی کتاب
  • گفتگو
  • مقاله
    • تاریخ
    • جامعه و اقتصاد
    • سیاست
    • فرهنگ
    • فلسفه و روشنگری
  • ویدیو و پادکست
  • درباره ما
  • حقوق بشر
    • ویژه زنان
  • تماس با ما

“بازتاب درست رویدادها، تحلیل بی‌طرفانه، گفتگوی سازنده”

خانه تحلیل

جامعه شناسی ذوق زمانه‌ی ما

مدیریت توسط مدیریت
دسامبر 8, 2024
در تحلیل, جامعه و اقتصاد, جامعه و اقتصاد
زمان مطالعه: 6 دقیقه
0
جامعه شناسی ذوق زمانه‌ی ما
86
بازدید
ارسال مطلب تلگرامارسال مطلب لینکداینارسال مطلب واتساپارسال مطلب فیسبوکارسال مطلب توییتر

نویسنده: میرویس احمد، دانشجوی جامعه-تهران

درآمد:
پس از گذشت سه‌سال و اندی و تحولات و دگرگونی‌های سیاسی-اجتماعی در جامعه‌ای ما و به تبع آن پیامدها و بحران‌های ناشی از آن مسئله‌ای بوده است که می بایست قشر دانشگاهی و حوزه روشنفکری افغانستان به چیستی و چرایی آن، تبعات آن و بطور کلی به فهم منطق درونی تحولات می‌پرداختند و حوزه عمومی را که اکثرا در تاریکی و ابهام بسر می‌برد، در معرض آگاهی قرار می‌دادند تا لایه‌های پیدا و پنهان تحولات گشایش می‌یافت و می‌توانستیم تصویری از آن‌چه گذشت و آن‌چه در سرنوشت آتی جامعه‌ای ما با آن درگیر خواهیم شد، خوانش دقیق‌تر و عینی‌تری می‌داشتیم. اما متاسفانه آن‌چه در این سه سال و نیم از جانب روشنفکران و دانشگاهیان ما ارائه شده، هیچ تفاوتی با فهم توده‌ها و عوام جامعه‌ای ما ندارد. از سیاسیون گرفته تا اهل دانشگاه و عوام همه فهم و دریافت شان از مسایل یکسان است و هیچ خوانش متفاوت و کارشناسانه‌ای که صورت‌بندی متفاوتی از فهم مسئله و بحران‌های ناشی از آن می‌داشت در خور جامعه داده نشده است. از این رو آن‌چه در این یادداشت خواهید خواند، مروری است بر چشم‌انداز وضعیت فرهنگی و علمی در روزگار کنونی جامعه‌ای ما که از انحطاط همه چیز خبر می‌دهد.
چیستی مسئله
ضرب‌المثل عامیست که می‌گویند “ماهی که در آب است، آب را نمی‌بیند”. انسان‌ها همچنان با آن‌که در جامعه زندگی می‌کنند، اما مسایل و واقعیت‌های جامعه را نمی‌بینند. این فراموشی و فقدان درک و فهم مسایل می‌تواند دو دلیل داشته باشد، نخست این‌که برای بسیاری‌ها فرض این است که مسایل و عوامل روی‌دادهای ما روشن است و نیاز به تامل و مناقشه بیشتر ندارد و می‌باید بدان بی‌اعتنا بود. دلیل دوم این است که توانایی فهم مسئله و صورت‌بندی آن را نداشته باشیم. پندار نویسنده این است که ما در شرایط کنونی در توضیح وضعیت پیرامون ما با دو شیوه‌ای منطق یا دو رویکرد در برخورد با مسایل اجتماعی و فرهنگی پیرامون ما مواجه ایم. در صف نخست مردم عادی قرار دارند. برای آن‌ها که حرف‌های رسانه‌ای و تحلیل‌های ژورنالیستیک موضوعیت دارد و اکثر مراجع شان را در تحلیل وضعیت اجتماعی قرار میدهد، توضیح واقعیت‌ها و دلایل آن روشن و آشکار است. این بخش از مردم که عوام اند و تربییت ناشده، با ساده‌سازی های «کوچه بازاری» ابعاد و لایه‌های متعدد واقعیت‌های اجتماعی را نمی‌دانند و با برچسب زدن و تعیین مقصریابی برای همه‌ای مسایل تعیین تکلیف می‌کنند. این شیوه‌ای تحلیل اکثریت فضای اجتماعی و رسانه‌ای ما را گرفته و همواره دارد بازتولید می‌شود. از این رو بخش بزرگی از مسئله تا کنون برای بسیاری از کنش‌گران ما فقدان یا نبود صورت‌بندی از بحران در جامعه ما است. یعنی تا اکنون متوجه نشده ایم که جنس بحران و مسئله‌ای ما چه بوده و فرایند آن از کجا و چگونه رقم خورد؟ در صف بعدی کسانی قرار دارند که خودرا تافته‌ای جدا بافته از مردم عوام می‌دانند، اما در تولید و مواجهه با آن‌ها، تا هنوز نتوانسته اند تحلیل متفاوتی ارایه بدارند و از وضعیت مه‌آلود اجتماعی که همگان را در برگرفته رهایی حاصل نماید. توقع و انتظار از این قشر است که بتوانند نه به عنوان قربانی وضعیت، بلکه به عنوان انسان‌های درد دیده‌ای فرهنگی و اجتماعی تشخیص مسئله کنند و با نگاه و برخورد علمی نگاه واقع‌بینانه و عینی از روی‌دادها مطرح کنند. غیبت این قشر را هنگامی درک میکنیم که تا هنوز یک متن کارشناسانه در تحلیل فروپاشی سیاسی-اخلاقی و فرهنگی ما در دسترس نیست. این قشر ادعا می‌کنند که هستند ولی واقعیت این است که هستند ولی نیستند. بنابراین بخش مهمی از بحران در روزگار کنونی ما نبود هم‌چو نیرویی است که بشود با آن‌ها گفتگو کرد و به ابعاد ناشناخته‌ای از قضایا و رخدادهای اجتماعی و فرهنگی در جامعه‌ای ما دست یافت. هرچند در این اواخر تک و توک یادداشت‌ها و سخنانی گفته می‌شود، اما چون در اقلیت قرار دارند کسی آن‌ها را جدی نمی‌گیرد. من این صداهای در اقلیت را نیک می‌پندارم و معتقد هستم باید این حرف‌ها و آسیب‌شناسی‌ها در تمام حوزه‌های فکری و اجتماعی ما جا باز کند، تا بتوانیم فهم دقیق و عینی از موضوعات مان حاصل نماییم. بنابراین فکر می‌کنم یکی از ضروری‌ترین مسایل ما توجه به وضعیت فرهنگی و اجتماعی در جامعه‌ای ما است. چون انحطاط در شرایط کنونی ما عمومیت دارد، کسی متوجه قباحت آن نمی‌شود.


وضعیت فرهنگی- اجتماعی افغانستان برای ما

افغانستانی‌ها که گرفتارهای زیادی در حیات اجتماعی و فرهنگی خویش داریم، نگاه انتقادی نسبت به احوال کنونی برای رهیدن و گشایش بهتر مسایل روزگار مان مهم و حیاتی است. البته اگر چنین بصیرتی را نداشته باشیم و یا سعی در یافتن آن نکنیم، جامعه تحمل شنیدن حرف‌ها و انتقادهای مان را نخواهد داشت. به نظر می‌رسد آن‌چه برای ما موضوعیت دارد فهمی از انحطاط و ابتذالی است که در شعور و ذوق زمانه ما خود را آشکار ساخته است. امروز شرایط اجتماعی و فرهنگی در افغانستان به گونه‌ای رقم خورده است که علمان‌های بحران به روشنی و درستی قابل مشاهده است. اندک بینش علمی-جامعه‌شناختی نیاز است که این نگاه انتقادی در محور خود بیندیشد و تولید معنی و معرفت نماید. مهم‌ترین نمود فرهنگی یک ملت ارتباط مستقیمی با روحیه‌ای آن ملت دارد، اگر روحیه بیمار باشد، هیچ‌کاری نمی‌توان کرد. به همین دلیل است که وظیفه تمام دانشگاهیان و اهالی علم و دانش معالجه روحیه جامعه است. البته مراد من از روحیه، روان‌شناختی نیست بلکه اوضاع اجتماعی و فرهنگی را نظر دارم. اگر این روحیه جمعی در مسیر درست و سالمی قرار نگیرد و هدایت نشود، هیچ انتطاری از دیگران نیست. آن‌چه امروز در افغانستان می‌گذرد نشان‌ دهنده‌ای هلوکاست فرهنگی است. جامعه در نا امیدی مطلق به سر می‌برد، مایوس است. افق ندارد و یک سرزمینی است که ثمر ندارد. در آموزش و پرورش ناامیدی حاکم است و انسان‌های آن افسرده اند. نهادهای آموزشی تبدیل به کوره‌های انسان‌سوزی شده‌اند و انگیزه‌ها و قابلیت‌های دانش‌آموزان زیر باورهای قالبی- ایدئولوژیک له می‌شوند و هیچ درک روشنی از مدرسه و مکتب نیست. وضعیت نهادهای آموزشی و فرهنگی در افغانستان نشان دهنده‌ای وضعیت کلی فرهنگ و زیست‌جهان ما است. نسبت زندگی با فرهنگ از میان رفته است و هیولای قدرت در همه‌جا حضور دارد. بحران در سطوح آموزش و پرورش و فرهنگ وجود دارد و گرفتار بحران اساسی در این زمینه هستیم. از این رو در افغانستان در شرایط کنونی در همه مسایل دچار بحران شده‌ایم. سنت و زیست اصلی ترَک خورده است. نظام نسبی فرهنگی فروپاشیده است و هیچ نظم فرهنگی کارا و موثر جایگزین آن نشده است. این مشکلات و چالش‌ها به عنوان نقد اخلاقی نیست، بلکه ساختاری و فرایندی اند. علم و نهادهای فرهنگی رابطه‌ای با زندگی روزمره ندارند و پیوندی با سنت تاریخی- فرهنگی از میان رفته است. ظرفیت های علمی از بین رفته است و در مطالبات جمعی آرزوهای ضعیف دارند. حالت فرهنگ در افغانستان شبیه جهنم است. جهنمی که آدم‌هایش هیزم کشانی‌اند که بر شعله‌مندی آتش می افزایند. نیچه سخنی دارد که «برهوت هر روز بزرگ و بزرگتر می‌شود، بدا به حال آنانی‌که برهوت را نمی‌بینند». هایدگر در توضیح سخن نیچه تصریح می‌کند که «برهوت ویرانی نیست، بلکه انحطاط است». ویرانی را می‌توان دوباره ساخت. اما انحطاط این است که نیروها و کسانی‌که در برابر ویرانی مبارزه می‌کنند، خود به عوامل ویران‌گر بدل گشته‌اند. با این‌حال تعداد زیادی از نیروهای اجتماعی و فرهنگی در افغانستان تبدیل به هیزم کشانی شده‌اند و آگاه نیستند که سبب از بین بردن خودشان می‌شود. از این رو، سخنم و اشاره‌ام به کسانی است که دغدغه فرهنگ و علم را دارند و سودای این را دارند که روزگاری وطن مان افغانستان از این برهوت رهایی حاصل کند و دوباره حالت استقرار خودرا بیابد. بنابراین خودآگاهی به این بحران و انحطاط می‌تواند شروع تازه‌ای باشد که بتوانیم در مورد خودمان بیندیشیم و گفتگو کنیم. نمی‌شود نوک انتقادات را تنها به حکومت‌ها و قدرت‌های سیاسی بست. این صورت‌بندی‌های دم دستی و ساده جای علت و معلول را تغییر داده است. انحطاط فرهنگی و غیبت نیروی فرهنگی تاثیر علی در سایر حوزه‌ها می‌گذارد. بحران افغانستان فردمحور نیست، بلکه ماهیت ساختاری دارد و معرفت‌شناسانه است. از این جهت به نظر می‌رسد ذوق زمانه‌ی ما در افغانستان با انحطاط خو کرده است و زیست همیشگی در بحران و انحطاط، حساسیت نسبت به آن‌ها را از بین برده است و برای مردم عام و برخی از دانشگاهیان نیز موضوعیت ندارد. از این منظر است که جای علم و مواجهه علمی و روش‌مند را در افغانستان تحلیل های پوپولیستی و کوچه بازاری گرفته است که همگان به نحوی در آن محیط هستند. از جمله فرهنگیان و روشنفکران. می‌پندارم که رسالت سنگین و کار پیامبرانه‌ای برای اهالی علم و دانش در افغانستان نیاز است تا به خودآگاهی در شرایط بی رمق و نا امید، امیدی بیافرینند تا روحیه‌ای منفی از صحنه عمومی مدفون شود. البته قصه به همین سادگی نیست. ما نیازمند تفکر تازه‌ای هستیم و اندیشیدن روی آن نقطه شروعی است که خلق معرفت نوین را امکان می‌بخشد. بی توجهی به علم، دانش و معرفت در زمانه‌ای عسرت و عقیم زمانه‌ای ما معلول همین است که می بایست در مورد علت آن اندیشید و سکان معرفت جمعی را اهالی دانش و علم در دست بگیرند.

برچسب ها: افغانستانجامعه شناسیذوق زمانه مامیرویس امینگ
نوشته قبلی

پایان حکومت اسد؛ شورشیان اسلام‌گرا کنترول دمشق را به دست گرفتند

نوشته‌ی بعدی

خلبانی که پس از ۴۳ سال از زندان اسد آزاد شد

مرتبط نوشته ها

هویت خواهی و عدالت طلبی در بازار گرمِ تیک‌تاک
تحلیل

هویت خواهی و عدالت طلبی در بازار گرمِ تیک‌تاک

تاجیک‌ها و بحران ارزش‌گزاری در مناسبات سیاسی
تحلیل

تاجیک‌ها و بحران ارزش‌گزاری در مناسبات سیاسی

زنگی که دیگر نواخته نمی‌شود
تحلیل

زنگی که دیگر نواخته نمی‌شود

رویای دختران، در سرزمین فراموش شده
تحلیل

رویای دختران، در سرزمین فراموش شده

نوروز و فتواهای تحریم؛ رویکردی به سرنوشت هرساله­‌ی نوروز درگرو تحریم ها وتهدیدها
تحلیل

نوروز و فتواهای تحریم؛ رویکردی به سرنوشت هرساله­‌ی نوروز درگرو تحریم ها وتهدیدها

چرا باید فرزند داشته باشیم؟
اجتماعی

چرا باید فرزند داشته باشیم؟

نوشته‌ی بعدی
خلبانی که پس از ۴۳ سال از زندان اسد آزاد شد

خلبانی که پس از ۴۳ سال از زندان اسد آزاد شد

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین دیدگاه‌ها

    جستجو کنید

    بدون نتیجه
    مشاهده تمام نتایج

    دسته بندی ها

    • اجتماعی
    • اقتصادی
    • تاریخ
    • تحلیل
    • جامعه و اقتصاد
    • جامعه و اقتصاد
    • حقوق بشر
    • حقوق بشر
    • خبر
    • خبر خارجی
    • خبر داخلی
    • خبر ورزشی
    • داستان
    • دیدگاه
    • سیاست
    • سینما
    • شعر
    • فرهنگ
    • فرهنگ و هنر
    • فلسفه و روشنگری
    • کتاب
    • گزارش
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله
    • موسیقی
    • ویدئو خبری
    • ویدیو
    • ویژه زنان
    سردبیر خبر و یک کارمند صداوسیما و سیما در حمله دیروز اسراییل جان باختند

    سردبیر خبر و یک کارمند صداوسیما و سیما در حمله دیروز اسراییل جان باختند

    0

    به گزارش رسانه‌های ایرانی، نیما رجب‌پور، سردبیر خبر، و معصومه عظیمی، کارمند دبیرخانه صداوسیما، در حمله دیروز اسراییل جان باختند....

    ۴ تن بر اثر فروریزی معدن در سمنگان، جان باختند

    ۴ تن بر اثر فروریزی معدن در سمنگان، جان باختند

    0

    مقام های محلی گروه طالبان در سمنگان از جان باختن چهار معدنچی در اثر ریزش تونل معدن زغال‌سنگ در شهرستان...

    یک مهاجر اهل افغانستان در حملات اسراییل در تهران کشته شد

    یک مهاجر اهل افغانستان در حملات اسراییل در تهران کشته شد

    0

    منابع در ایران می‌گویند که حفیظ بوستانی باشنده اصلی روستای آهنگران شهرستان سالنگ استان پروان، در جمع کشته شده‌های حملات...

    مسابقات جام باشگاه‌ها؛ بایرن مونیخ ۱۰ بر ۰ اوکلند سیتی را شکست داد.

    مسابقات جام باشگاه‌ها؛ بایرن مونیخ ۱۰ بر ۰ اوکلند سیتی را شکست داد.

    0

    مسابقات جام باشگاه‌ها؛ بایرن مونیخ ۱۰ بر ۰ اوکلند سیتی را شکست داد.این برد بایرن مونیخ"پرگل‌ترین" برد تاریخ جام جهانی...

    طراحی سایت : فناوران وب تکیران

    Telegram Instagram Youtube Link Linkedin
    • صفحه اصلی
    • خبر
      • خبر خارجی
      • خبر داخلی
      • خبر ورزشی
    • گزارش
    • دیدگاه
    • تحلیل و یاد داشت
    • فرهنگ و هنر
      • فرهنگ
      • داستان
      • سینما
      • شعر
      • موسیقی
    • کتاب
      • کتاب‌خانه
      • معرفی کتاب
    • گفتگو
    • مقاله
      • تاریخ
      • جامعه و اقتصاد
      • سیاست
      • فرهنگ
      • فلسفه و روشنگری
    • ویدیو و پادکست
    • درباره ما
    • حقوق بشر
      • ویژه زنان
    • تماس با ما
    فهرست
    • صفحه اصلی
    • خبر
      • خبر خارجی
      • خبر داخلی
      • خبر ورزشی
    • گزارش
    • دیدگاه
    • تحلیل و یاد داشت
    • فرهنگ و هنر
      • فرهنگ
      • داستان
      • سینما
      • شعر
      • موسیقی
    • کتاب
      • کتاب‌خانه
      • معرفی کتاب
    • گفتگو
    • مقاله
      • تاریخ
      • جامعه و اقتصاد
      • سیاست
      • فرهنگ
      • فلسفه و روشنگری
    • ویدیو و پادکست
    • درباره ما
    • حقوق بشر
      • ویژه زنان
    • تماس با ما

    تمام حقوق سایت برای روزنامه گفتگو محفوظ است

    Whatsapp X-twitter Facebook

    افزودن لیست‌پخش جدید

    بدون نتیجه
    مشاهده تمام نتایج

    © 2024 JNews - Premium WordPress news & magazine theme by Jegtheme.