نویسنده: شریفالله سنگین
چکیده
شب یلدا بهعنوان یکی از کهنترین جشنهای باستانی، جایگاه ویژهای در فرهنگ مردم افغانستان داشته و در طول تاریخ با تحولات سیاسی و مذهبی این کشور همسو شده است. این مقاله با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی و استناد به منابع معتبر، جایگاه شب یلدا را در پنج دوره تاریخی افغانستان شامل دوره شاهی، کمونیستی، حکومت اسلامی، جمهوریت، و امارت اسلامی مورد بررسی قرار داده است.
در دوره شاهی، یلدا بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی و ملی با حمایت رسمی دولت و نخبگان فرهنگی مطرح بود. اما در دوره کمونیستی، سیاستهای ضد فرهنگی حزب دموکراتیک خلق، این جشن را به حاشیه راند، هرچند مردم در برابر این سیاستها مقاومت کردند. در دوره حکومت اسلامی، جنگهای داخلی و ایدئولوژی اسلامی افراطی، باعث کمرنگ شدن یلدا در زندگی اجتماعی شد. در دوران جمهوریت، یلدا دوباره احیا شده و به نمادی از صلح و امید تبدیل گشت. اما در دوره امارت اسلامی، با بازگشت طالبان به قدرت، این جشن با محدودیتهای شدیدی روبهرو شده است.
این بررسی نشان میدهد که شب یلدا، علاوه بر بعد فرهنگی، در هر دوره بازتابدهنده تعامل میان قدرت سیاسی و هویت اجتماعی مردم افغانستان بوده و همچنان بهعنوان نماد امید و مقاومت فرهنگی، در زندگی مردم جایگاه خود را حفظ کرده است.
واژگان کلیدی: شب یلدا، افغانستان، تاریخ سیاسی، فرهنگ، مذهب، شاهی، کمونیستی، جمهوریت، امارت اسلامی
مقدمه
شب یلدا، طولانیترین شب سال و آغاز زمستان، بهعنوان یکی از کهنترین و مهمترین آیینهای باستانی، ریشه عمیقی در فرهنگ و تاریخ منطقه دارد. این شب، که نمادی از پیروزی روشنایی بر تاریکی است، نه تنها در حوزه فرهنگ و هویت اجتماعی، بلکه در بستر تحولات سیاسی و مذهبی افغانستان نیز انعکاس یافته است. بررسی این جشن از منظر تاریخی و سیاسی، میتواند رابطه تنگاتنگ میان تحولات سیاسی و جایگاه آیینهای فرهنگی در جامعه افغانستان را آشکار کند.
افغانستان بهعنوان کشوری که در طی تاریخ خود نظامهای سیاسی متنوعی را تجربه کرده است، شاهد تأثیرگذاری حکومتهای مختلف بر هویتهای فرهنگی و مذهبی مردم خود بوده است. جشن یلدا نیز، همانند سایر آیینها، در دوران شاهی، کمونیستی، حکومت اسلامی، جمهوریت و امارت اسلامی دچار تغییرات و تأثیرات متفاوتی شده است.
این مقاله با تکیه بر منابع معتبر و روش پژوهش توصیفی-تحلیلی، تلاش میکند جایگاه شب یلدا را در بستر تحولات سیاسی و مذهبی افغانستان بررسی کرده و تأثیر این نظامها را بر حفظ یا کاهش اهمیت آن نشان دهد. این پژوهش با هدف تبیین رابطه میان سیاست، مذهب، و فرهنگ در افغانستان، تلاش دارد تا نقش شب یلدا را بهعنوان نمادی از مقاومت فرهنگی و امید در میان مردم برجسته سازد.
روش تحقیق
این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی استفاده کرده و دادهها با استناد به منابع کتابخانهای، اسناد تاریخی و گزارشهای پژوهشی جمعآوری شده است.
۱- شب یلدا در دوره شاهی (۱۹۱۹–۱۹۷۸)
الف: فرهنگمحوری شاهان و یلدا بهعنوان نماد ملی
در دوره شاهی، بهویژه در زمان ظاهرشاه (۱۹۳۳-۱۹۷۳)، یلدا بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی افغانستان شناخته شد. دولت وقت در تلاش بود تا هویت ملی را بر پایه عناصر مشترک فرهنگی میان افغانستان و کشورهای حوزه تمدن ایرانی تقویت کند (غبار، ۱۳۴۶، ص. ۱۵۴).
• نقش رسانهها و نخبگان فرهنگی
رادیو افغانستان در دهههای ۴۰ و ۵۰ خورشیدی برنامههایی به مناسبت یلدا پخش میکرد که با استقبال گسترده مردم روبهرو شد. نخبگان فرهنگی نیز در قالب شعر، داستان و مقاله، یلدا را به نمادی از صبر و امید در برابر تاریکی و سختی معرفی کردند (وزارت اطلاعات و فرهنگ، ۱۹۶۵).
ب: نگاه مذهبی به یلدا
در این دوره، یلدا بهعنوان سنتی فرهنگی در تقابل با دین قرار نگرفت. علما و خطبای دینی، به دلیل وجهه جمعی و خانوادگی این جشن، آن را نوعی مناسبت انسانی دانسته و مخالفتی با آن نشان ندادند (حسینی، ۱۳۹۵، ص. ۸۴).
۲- شب یلدا در دوره کمونیستی (۱۹۷۸–۱۹۹۲)
الف: ایدئولوژی مارکسیستی و تقابل با یلدا
حزب دموکراتیک خلق افغانستان، با تأثیرپذیری از ایدئولوژی مارکسیستی، جشنهای سنتی از جمله یلدا را نشانههایی از خرافات و فرهنگ فئودالی معرفی کرد. رسانههای دولتی هیچ برنامهای به مناسبت یلدا پخش نمیکردند و در مدارس و دانشگاهها، مناسبتهایی چون روز جهانی کارگر جایگزین جشنهای سنتی شدند (رابرتز، ۱۹۹۳، ص. ۱۷۶).
ب: مقاومت فرهنگی مردم
با وجود سیاستهای سرکوبگرانه حکومت، مردم در مناطق روستایی و در محافل خانوادگی، یلدا را بهصورت غیررسمی برگزار میکردند. این جشن به نمادی از مقاومت فرهنگی در برابر تحمیل ایدئولوژی دولتی تبدیل شد (غفوری، ۱۹۸۹، ص. ۳۲).
۳- شب یلدا در دوره حکومت اسلامی (۱۹۹۲–۲۰۰۱)
الف: بحرانهای اجتماعی و فراموشی آیینها
با آغاز جنگهای داخلی پس از سقوط رژیم کمونیستی، اولویت مردم به تأمین نیازهای اولیه و امنیت معطوف شد. در این دوران، جشنهایی مانند یلدا عملاً در میان آشفتگی سیاسی و اجتماعی کمرنگ شدند (کریمپور، ۲۰۰۱، ص. ۲۵).
ب: ایدئولوژی اسلامی و یلدا
برخی گروههای اسلامی افراطی، یلدا را به دلیل منشأ غیر اسلامی آن نکوهش کرده و در مناطقی که تحت کنترل داشتند، برگزاری آن را ممنوع کردند. اما در مناطقی که تحت تأثیر مستقیم این گروهها نبود، یلدا همچنان بهصورت خانوادگی و غیررسمی برگزار میشد (BBC، ۲۰۲۳)
4- شب یلدا در دوره جمهوریت (۲۰۰۱–۲۰۲۱)
الف: احیای فرهنگی یلدا
در دوره جمهوریت، یلدا دوباره بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی افغانستان مطرح شد.
• نقش رسانهها و نهادهای فرهنگی:
شبکههای تلویزیونی مانند طلوع و آریانا، برنامههای ویژهای به مناسبت یلدا تهیه کردند. همچنین دانشگاهها و مدارس، مراسمهای مختلفی به مناسبت این شب برگزار کردند (طلوع نیوز، ۲۰۱۹).
ب: پیامهای سیاسی یلدا
مقامات دولتی، از جمله اشرف غنی و عبدالله عبدالله، اغلب از این جشن برای انتقال پیامهای سیاسی مانند صلح، اتحاد و امید استفاده میکردند. در این دوران، یلدا به نمادی از مقاومت در برابر دشواریها تبدیل شد (حسینی، ۱۳۹۵، ص. ۱۰۲).
۵- شب یلدا در دوره امارت اسلامی (۲۰۲۱ تاکنون)
الف: طالبان و ممنوعیت جشنهای فرهنگی
پس از بازگشت طالبان به قدرت در ۲۰۲۱، جشنهایی مانند یلدا به دلیل منشأ پیشااسلامی آن، از فضای عمومی حذف شدند. رسانههای دولتی هیچ برنامهای به مناسبت یلدا پخش نمیکنند و طالبان این جشن را “غیراسلامی” معرفی کردهاند (BBC، ۲۰۲۳).
ب: مقاومت فرهنگی مردم
با این حال، مردم افغانستان، بهویژه در مناطق شهری و در فضای مجازی، همچنان به گرامیداشت یلدا ادامه میدهند. این جشن بهصورت خانوادگی و غیررسمی برگزار میشود و پیامهای مرتبط با یلدا در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای دارند (رابرتز، ۱۹۹۳، ص. ۱۹۸).
نتیجهگیری
شب یلدا در افغانستان، بازتابدهنده تعامل پیچیده فرهنگ، مذهب و سیاست است. این آیین فرهنگی، در دورههای شاهی و جمهوریت از حمایت رسمی برخوردار بود، اما در دوران کمونیستی و امارت اسلامی با محدودیتهای شدید روبهرو شد. با این حال، یلدا همواره در میان مردم افغانستان بهعنوان نماد امید و همبستگی خانوادگی زنده مانده است.
منابع و مأخذ
1. غبار، میر غلام محمد. افغانستان در مسیر تاریخ. کابل: انتشارات معارف، ۱۳۴۶.
2. محمودی، جلال، و مهدوی، سیده خدیجه. روش تحقیق با تأکید بر نحوه تنظیم پروپوزال. تهران: انتشارات سمت، ۱۳۹۰.
3. فدائی، غلامرضا. پایاننامهنویسی. تهران: نشر دانژه، ۱۳۸۸.
4. حسینی، مصطفی. فرهنگ و آیینهای باستانی افغانستان. نشر بلخ، ۱۳۹۵.
5. رابرتز، مارک. افغانستان: ایدئولوژی و فرهنگ. نیویورک: انتشارات کمبریج، ۱۹۹۳.
6. غفوری، اسدالله. “نقش فرهنگ در مقاومت افغانستان.” مجله بلخ، شماره ۵، ۱۹۸۹.
7. کریمپور، وحید. دین و فرهنگ در افغانستان. تهران: انتشارات امیرکبیر، ۲۰۰۱.
8. BBC. “فرهنگ و سیاست در افغانستان تحت حکومت طالبان.” گزارش ویژه، ۲۰۲۳.
9. وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان. گزارشهای فرهنگی افغانستان. کابل، ۱۹۶۵.
10. طلوع نیوز. “یلدا در افغانستان.” کابل، ۲۰۱۹.